با خدشه دار شدن روابط زن و شوهر، روابط والدین و فرزندان نیز به شدت آسیب می بیند.
 
چکیده: اگر شما هم یکی از قربانیان بی وفایی هستید، اکنون در سراشیبی مسیر زندگی تان قرار گرفته اید. اغلب زوجهایی که چنین مشکلی دارند، معتقدند که تا به حال هیچ گاه چنین هیجانات شدیدی را تجربه نکرده بودند. آنها احساس خشم،افسردگی، ترس، گناه، تنهایی و شرمساری می کنند. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 1055 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

زندگی و بی وفایی همسر

 بی وفایی به همسر و برقراری روابط عاطفی یا جنسی در خارج از چارچوب خانواده، پیامدهایی بسیار وخیم برای خود فرد، همسر، فرزندان، و روابط خانوادگی دارد. آگاهی از این پیامدها می تواند انگیزه افراد را در پرهیز از این کار دوچندان سازد. اما این آسیب ها کدام اند:

الف) آسیب هایی که به فرد بی وفا وارد می شود: فردی که خود را با چنین امری درگیر می کند، گذشته از سقوط معنوی و عقوبت اخروی ای که به آن دچار می شود (البته اگر این کار خارج از چارچوب شرع و به صورت نامشروع انجام شده باشد)، از جنبه روانی نیز به شدت آسیب می بیند.
فردی که به همسرش بی وفایی می کند، پس از آشکار شدن موضوع، وجهه و احترام خود را تا حد زیادی نزد همسر از دست می دهد. زن یا شوهری که به وی خیانت شده، تا مدت ها برای همسرش، مثل گذشته ارزش و احترام قایل نخواهد بود. اگر بنا به دلایلی نتواند اعتراض و انتقاد خویش را اعلام کند، این مسئله در خانواده، جنبه ای فرساینده و آزاردهنده به خود می گیرد. البته به دست آوردن اعتماد همسر، امری است که به زمان و عملکرد مثبت و همکاری های سازنده نیاز دارد.

یکی دیگر از مشکلاتی که پس از آشکار شدن بی وفایی رخ می نماید آن است که همسر بی وفا تا مدت ها پیوسته در کانون سوءظن و شک خواهد بود؛ به گونه ای که همسرش رفت و آمدها، مکالمات تلفنی و حضور او را در محل کار کنترل می کند و همین مسئله، ناراحتی های خاصی را برای او که پیش تر راحت و آزاد بوده، ایجاد می کند. طول این دوره به عملکرد خود وی بستگی دارد. تنها با حلم و بردباری، مقاومت نکردن، و همکاری های صادقانه با همسر می توان کم کم و با گذشت زمان، سوءظن همسر را از بین برد.

ب) آسیب هایی که به همسر فرد بی وفا وارد می شود: زنی که شوهرش به او بی وفایی کرده، احساس ارزشمندی و عزت نفسش به شدت پایین می آید. او احساس می کند فریب خورده و در حقش ستم شده است. این زن احساسات خود را به شدت جریحه دار می بیند؛ چون می پندارد عواطف او را به بازی گرفته و او را فریفته اند.
زنی که به وی بی وفایی شده، پیوسته به گذشته برمی گردد. ایثارها، عواطف، مهربانی ها و از خودگذشتگی های خویش را بیهوده می بیند و احساس می کند همه زحماتی که برای پی ریزی و بنای این خانواده و موفقیت و پیشرفت آن متحمل شده، همه بر باد رفته است. این افکار و مرور گذشته ها، جنبه فرسایشی و آزاردهنده به خود می گیرد. در این حالت، او به شدت احساس خشم می کند و لحظه ای تاب دیدن شوهرش را ندارد.
این احساس کم کم جای خود را به افسردگی می دهد. زنی که در اثر بی وفایی شوهرش دچار افسردگی شده، انگیزه اش را برای کار و تلاش و فعالیت از دست . میدهد، و چنانچه اقدامات مؤثر و درست انجام نشود، افسردگی اش به صورت مزمن در می آید. بیرون آوردن چنین فردی از افسردگی کار چندان راحتی نخواهد بود.

ج) آسیب هایی که به فرزندان وارد می شود: پس از آشکار شدن موضوع بی وفایی مرد، مجموعه ای از مشاجره ها و درگیری ها بین همسران به وجود می آید که متأسفانه بیشتر این درگیری ها در حضور فرزندان انجام می شود. همین مسئله، درواقع مشکلات گوناگونی را برای فرزندان به وجود خواهد آورد. البته پدیده ای مثل بی وفایی پدر، چنانچه به مشاجره و درگیریهای علنی در حضور فرزندان نیز کشیده نشود، به اندازه کافی زیانبار و آسیب زاست و وضعیت ارتباطی داخل خانواده را به گونه ای خاص دگرگون خواهد کرد.
فرزندان با والدین خویش همانندسازی می کنند و در رفتارهای خود از آنان الگو می گیرند. هنگامی که موضوع بی وفایی و خیانت آشکار می شود، ارتباط پدر با فرزندان با توجه به ساختار ارتباطی حاکم بر خانواده، آسیب می بیند و به روند همانندسازی فرزندان نیز خدشه وارد می شود. با آسیب دیدن فرایند همانندسازی، فرزند نیز آسیب خواهد دید. نکته مهم آنکه فرزندان حتی اگر از والدین شان متنفر نیز باشند، با آنها همانند سازی می کنند و رفتارهای ناپسند را از ایشان می آموزند. این مسئله مشکلات و انحرافات بسیاری را برای فرزندان این خانواده ها، به ویژه پسران، به بار می آورد.

مشکل دیگری که پس از آشکار شدن بی وفایی رخ می دهد آن است که پدر بی وفا وجهه و احترام و منزلتش را تا اندازه ای نزد خانواده از دست می دهد. در نتیجه، فرزندان و والدین، مشکلات گوناگونی را در زمینه های تربیتی، ارتباطی و عاطفی با یکدیگر پیدا می کنند. این مشکلات، به ارتباط والد و فرزندی آسیب می زند. بسیاری از افت های تحصیلی، سرکشی ها، نافرمانی ها و ناسازگاری ها، ناشی از نبودن ارتباط کارامد، مؤثر و سازنده بین والدین و فرزندان است.

د) آسیب هایی که به ساختار خانواده وارد می شود: با خدشه دار شدن روابط زن و شوهر و روابط والدین و فرزندان، ساختار خانواده به شدت آسیب می بیند. با آشکار شدن بی وفایی مرد، وجهه و احترام زن و شوهر نزد یکدیگر و نیز نزد فرزندان تا حدودی از بین می رود. در این وضعیت، همسران، تا اندازه ای اقتدار خود را در خانواده از دست می دهند. خانواده ای که در آن والدین اقتدارشان را از دست بدهند، به شرکت یا مؤسسه ای شبیه است که رئیس یا مدیرعامل آن، قدرتی نداشته باشد. در چنین وضعیتی خانواده هرج و مرج پیدا می کند. هر فردی خودش به تنهایی تصمیم گیرنده خواهد بود و حرف مدیران خانواده - که پدر و مادرند- شنونده و خریداری نخواهد داشت. این وضعیت هم برای والدین و هم برای فرزندان آسیب زا خواهد بود.
 
 
منبع: کتاب «خانواده + عشق * اخلاق (اخلاق همسران)»
نویسنده: مجتبی حیدری

بیشتر بخوانید :
مشکلات و آسیب های خیانت همسر
علل بی وفایی همسر
راه برخورد با خیانت همسر (خانم ها بخوانند)
دلایل ورود زوجین به منطقه ممنوعه خیانت